خیلی ساده خیال میکنیم وارد فضای مجازی میشویم و با یکدیگر ارتباط داریم و از این ارتباطات لذت میبریم یا در بستر این ارتباطات درآمدی بهدست میآوریم یا مثلا سخنی را تبلیغ و ترویج میکنیم؛ شبیه مورچهای که روی یک برگ حرکت میکند و زندگی تشکیل داده و رفتوآمد میکند؛ درحالیکه آن برگ در دستان کسی است که میتواند آن را کاملا جابهجا کند. بدون نگاه کلان هیچگاه مورچه نمیفهمد چه بلایی سرش میآید. بدون نگاه عمیقی که ارادههای مسلط بر زندگی را دریابد، اساسا برخی از مسائل برای آدمها مسئله نخواهد بود.
چشمهای ظاهربین و جزئینگر دیر متوجه میشوند؛ زمانی متوجه میشوند که شیشههای مغازهشان خرد شود، راههای شهر را ببندند و بوی دود آتش در مشامشان برود تا از خود بپرسند چه شده؟
درباره این سایت